این موضعگیریها جلوی محو شدن اسرائیل را نمیگیرد!
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۴۹۹۷۷
امروز جنگ غزه وارد سی و چهارمین روز خود شد و بدین ترتیب حالا با طولانیترین جنگی که رژیم اسرائیل درگیر آن شده است مواجهیم. پیش از این، طولانیترین جنگ این رژیم، ۳۳ روزه و مربوط به جنگ با حزبالله لبنان در سال ۲۰۰۶ بود. علاوهبر مدت زمان، این جنگ با دیگر جنگهایی که صهیونیستها درگیر آن بودهاند، تفاوتهای دیگری نیز دارد که حین تبیین آنها، سعی میکنیم، به این سؤال مهم و کلیدی هم پاسخ بدهیم: «سرنوشت این جنگ چه خواهد شد؟»
به گزارش ایسنا،« این موضعگیریها جلوی محو شدن اسرائیل را نمیگیرد! » عنوان یادداشت روز در روزنامه کیهان به قلم جعفر بلوری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
یکی از مهمترین تفاوتهای این جنگ با جنگهای قبلی، طرفهایی هستند که درگیر آن هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آمادگی بینظیر نیروهای مقاومت در این جنگ -به ویژه آمادگی حماس-، یکی دیگر از آن تفاوتهاست. در اثبات این ادعا کافی است رجوع شود به واکنشهایی که کارشناسان در سرتاسر دنیا به عملیات
۷ اکتبر(۱۵ مهر) نشان دادهاند. شکستن هیمنه اسرائیلی که خود را چهارمین ارتش قدرتمند دنیا معرفی میکرد طی فقط ۲۰ دقیقه و ۴۰ کیلومتر نفوذ به عمق رژیمی که گفته میشد، قویترین ساختار و سازمانهای اطلاعتی دنیا را دارد طی فقط چند ساعت میتواند به خوبی تفاوت این جنگ با جنگهای قبلی را به نمایش بگذارد. به گفته
«سرلشکر فایز الدویری»، کارشناس برجسته نظامی در برنامه تلویزیون الجزیره، نیروهای فلسطینی در نبرد با ارتش تلآویو به روش خاصی میجنگند و «رزمندگان القسام در غزه در نبرد زمینی بهتر از سربازانی که از معتبرترین مؤسسات نخبگان جهان فارغالتحصیل شدهاند عمل میکنند.»
تفاوت بعدی این جنگ با جنگهای قبلی، در میزان توحشی است که صهیونیستها از خود نشان دادهاند و ضربه سنگینی که در ۷ اکتبر از حماس خوردند میتواند، یکی از دلایل آشکار شدن ماهیت وحشی آنها باشد. تعداد بالای شهدای غیر نظامی در میان فلسطینیها، مهمترین سند این ادعاست. طبق آخرین گزارشهای رسمی، چیزی بالغ بر ۱۰ هزار
و ۶۰۰ فلسطینی فقط در غزه به شهادت رسیدهاند که نزدیک به ۴۲۰۰نفر آنها کودک و نوزاد و حدود ۵۰۰۰ نفرشان نیز زن هستند. یک بار دیگر به اعداد نگاه کنید. داعش با آن میزان توحش طی سالهایی که در عراق و سوریه یکه تازی میکرد، این قدر که صهیونیستها طی سی و چهار روز گذشته زن و کودک کشتند، زن و کودک نکشت! این که چرا صهیونیستها وقتی زورشان به نیروهای مسلح مقاومت نمیرسد، زنان و کودکان را میکشند نیز موضوعی است که پیش از این در همین ستون با عنوان «صهیونیستها به این دلایل کودکان را میکشند» به طور مفصل آن پرداختهایم.
«واکنش غرب به ویژه آمریکا هیچ گاه این طور رسوا نبوده است» تفاوت بعدی موجود در این جنگ و جنگهای قبلی است. این بار میبینیم رهبران غرب به ویژه آمریکا صراحتا میگویند، مخالف آتشبس و ارسال کمکهای بشر دوستانهاند. آنها وقتی با موضوع «کودککشی» صهیونیستها مواجه میشوند نیز بدون اشاره به ۳۵ هزار تن مواد منفجرهای که به صهیونیستها دادهاند میگویند: «معتقد نیستیم که در غزه نسلکشی در جریان باشد...به اسرائیل توصیه میکنیم مراقب غیر نظامیان باشد.»
(جان کربی، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی در شورای امنیت ملی آمریکا). به جرات میتوام گفت، غربیها در هیچ دورهای مثل این بار، این اینقدر «رو» و «صریح» از نسلکشی دفاع نکردهاند. به عنوان فقط یک مثال، به نوع واکنش غرب به آمارهایی که کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان درباره کشتهشدگان در اوکراین و غزه منتشر کرده رجوع کنید و این رسوایی را به چشم خود ببینید. تعداد تلفات غیر نظامی اوکراین طی ۶۲۳ روز جنگ با روسیه با تعداد شهدای فلسطینی طی این ۳۴ روز، اصلا قابل مقایسه نیست. اما غرب به همین بهانه، سنگینترین و بیسابقهترین تحریمها را در هر حوزهای که تصور کنید - از ورزشی و اقتصادی تا رسانهای و سیاسی- علیه روسیه وضع و با بدترین و شدیدترین ادبیات علیه مسکو موضع گرفت.
محکومیتهای جهانی و فشارهایی که افکار عمومی در جهان و حتی در سرزمینهای اشغالی علیه صهیونیستها وارد میکنند نیز به نوعی بیسابقه است. طی این سی و چهار روزی که از آغاز جنگ میگذرد، از غرب تا شرق عالم علیه صهیونیستها تظاهرات برگزار شده است. در برخی از این کشورها مثل آلمان، فرانسه و انگلیس حتی قوانینی
علیه تظاهرات ضد صهیونیستی وضع و معترضان را به جریمههای نقدی و حبس محکوم میکنند با این حال، مردم همچنان به خیابانها میآیند. بسیاری از هنرپیشههای در سطح هالیوود و غیرهالیوود، ورزشکاران و قهرمانان، خوانندگان و هنرمندان در سرتاسر دنیا، آثار یا مدالهایشان را تقدیم کودکان غزه میکنند، یا به شکلی موضع ضد صهیونیستی خود را به نمایش میگذارند. ترکیه ۵۰ درصد از میزان تجارتش با صهیونیستها را کاهش داده، بولیوی روابط خود را با این رژیم به طور کامل قطع کرده، بحرین، چاد، شیلی، کلمبیا، هندوراس، اردن، آفریقای جنوبی و ترکیه نیز تمام دیپلماتهایشان را از این سرزمین اشغال شده خارج کردهاند. هزاران متخصص، سرمایهگذار، پزشک و...سرزمینهای اشغالی را ترک کردهاند و مهاجرت معکوس، شتاب حیرتانگیزی به خود گرفته است و....
اما پاسخ این سؤال مهم که «سرنوشت این جنگ چه خواهد شد؟» ارتباط مستقیمی دارد با همین تفاوتهایی که ما اینجا به برخی از آنها اشاره کردیم. صهیونیستها در این جنگ در همه حوزهها-چه نظامی و سیاسی و چه اطلاعاتی و حیثیتی و اجتماعی- ضربه سختی خوردهاند و جنایات جنونآمیزشان میتواند با هدف تسکین درد و سوزش همین ضربات هم باشد. این که رهبران کشورهای غربی بلافاصله پس از ضربه ۷ اکتبر به اسرائیل سرازیر شدند نیز نشان داد، آنها هم عمق این ضربات را درک کردهاند. امروز دیگر مسئله، مسئله «بودن یا نبودن» است. صهیونیستها که اکنون اداره تمام امورشان را دربست به آمریکاییها سپردهاند، به این نتیجه رسیدهاند که، یک بار برای همیشه باید تکلیف غزه و حماس روشن شود چون، حماسی که بتواند چنین ضرباتی را وارد کند، از این به بعد، ضربات دردناکتری را هم میتواند وارد کند. فلسطینیها هم دیگر نمیتوانند، محاصره، اهانت به مسجدالاقصی، ترور و به طور کلی، روندی را که دهههاست بر آنها تحمیل شده، تحمل کنند. آنها هم میخواهند یک بار برای همیشه، قال قضیه را بکنند. وقتی طرفین
یک جنگ به نتیجهای جز «برد یا باخت» فکر نکنند، میتوان پیشبینی کرد، این جنگ طولانی، سخت و سرنوشت ساز خواهد بود. هم میدان نبرد و هم میدان افکار عمومی، به نفع فلسطینیهاست و صهیونیستها طی این سی و چهار روز، هیچ دستاوردی که نشان دهد، پیروز میدانند، نداشتهاند. تنها هنر آنها در این مدت، کشتن زنان و کودکان بوده و همین که تهدید به انجام حمله اتمی میکنند، نشان میدهد، در هر دو میدان، قافیه را باختهاند. جبههای که در حال پیروزی باشد، این طور با تهدیدات اتمی، خودزنی نمیکند.
این جنگ احتمالا طولانی خواهد بود، صهیونیستها هم به کودککشی خود ادامه خواهند داد اما با دو دو تا چهارتای زمینی هم اگر محاسبه کنیم، در برابر این همه فشار، این همه خسارت و این همه تلفات که سعی میکنند پنهانش کنند، بیش از این دوام نخواهند آورد. فراموش نکنید که برای نخستین بار تمام جبههها از یمن و لبنان تا عراق و غزه و...به روی صهیونیستها باز شده است. صهیونیستهایی که سال ۲۰۰۶ حریف یک حزبالله لبنان نشدند چطور میتوانند حریف تمام این جبهه باشند؟ نگارنده معتقد است همین «مهاجرت معکوس» به تنهائی میتواند اسرائیل را محو کند. تلفات سنگین و مهاجرت معکوس اگر جدی نبود، صهیونیستها به اجیر کردن مزدور از سراسر اروپا با حقوق ماهی حدود یک میلیارد تومان، اقدام نمیکردند.(روزنامه اسپانیایی اِل موندو همین دو روز پیش) شاید هزینه و سلاحهای این جنگ را آمریکا، آلمان و چند کشور مرتجع عربی تامین کنند اما، زمان به هیچ وجه به نفع صهیونیستها نیست و جنگ طولانی با شرایطی که بالا به گوشهای از آنها اشاره کردیم، صهیونیستها را رفته رفته محو خواهد کرد و موضعگیریهای سخیف برخی در کشور که معتقدند، آمریکا با یک دکمه میتواند بزرگترین قدرت منطقه یعنی ایران را نابود کند، شاید باعث به درد آمدن دل ساکنان مظلوم غزه شود، ولی نمیتواند جلوی محو شدن اسرائیل را بگیرد!
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: رژیم صهیونیستی آمريكا حماس حزب الله لبنان جنگ های قبلی صهیونیست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۴۹۹۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکاوی ۳ ابربحران قابل توجه پیش رویِ نتانیاهو
فرارو- قریب به هفت ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد. جنگی که تاکنون رژیم اسرائیل و به طور خاص شخص نخست وزیر آن بنیامین نتانیاهو و مقامهای ارشد نظامی و اطلاعاتی این رژیم، هنوز نتوانستهاند به اهداف تعریفشده از سوی خود در قالب آن یعنی نابودسازی حماس و همچنین آزادسازی اسرای اسرائیلی نزد جنبش حماس دست یابند.
به گزارش فرارو؛ رژیم اشغالگر قدس و نتانیاهو، با چالشهای به مراتب گستردهتری نیز رو به رو شده اند. چالشهایی که در ابعاد داخلی، منطقهای و بین المللی معنا و مفهوم پیدا میکنند و سبب شده اند تا جنگ غزه به زعم بسیاری از افکار عمومی صهیونیست و حتی متحدان غربی اسرائیل، چیزی جز یک جنگ گُنگ و نامفهوم نباشد.
در این راستا، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر صهیونیستها، با اَبربحرانهای قابلتوجهی رو به رو است که غلبه بر آنها، چندان ساده به نظر نمیرسد. بحرانهایی که میتوانند در نهایت حیات سیاسی وی را به نقطه پایان برسانند و حتی او را با سناریوهای تکان دهندهای نظیر بازداشت شدن و محاکمه اش مواجه سازند.
در ادامه، به ۳ ابربحرانی که نتانیاهو در وضعیت کنونی به آنها دچار است، اشاره میشود.
۱. پایان افسانه "آقای امنیت"نتانیاهو از حیث گفتمانی و هویتی، در طی سالها فعالیت خود به عنوان نخست وزیر صهیونیستها، هویت خاصی را برای خودش تعریف کرده بود. او لقبِ "آقای امنیت" را به خودش داده بود و سعی میکرد خود را به مثابه ناجی ساکنان فلسطین اشغالی معرفی کند. فردی که صهیونیستها تنها با او میتوانند طعم امنیت را بچشند و از بسیاری از چالشهای امنیتی به دور باشند.
با این حال، پس از عملیات هفتم اکتبر و بنبست اسرائیل در جنگ غزه و متعاقبا حمله موشکی-پهپادی گسترده ایران به اراضی اشغالی، تا حد زیاید این افسانه در هم شکسته است. نتانیاهو دیگر نمیتواند برای افکارعمومی صهیونیست دلیلی محکم بیاورد تا همچنان به وی اقبال و گرایش داشه باشند.
به بیان سادهتر، برَند سیاسی او به شدت خدشهدار شده و آسیب دیده است؛ معادلهای که ترمیمِ آن نیز ممکن به نظر نمیرسد. این مسائل همه از نتانیاهو تصویری ساخته اند که او به هیچ عنوان مایل به آنها نیست و یکی از اهرمهای موثر وی برای تداوم حضور در قدرت را از او سلب کرده است.
نتایج نظرسنجیهای مختلف در اراضی اشغالی در ماههای گذشته حاکی از این موضوع بوده اند که بسیاری از افکار عمومی صهیونیست بر این باورند که نتانیاهو جنگ غزه را به یک جنگ شخصی برای خود تبدیل کرده و بهتر است که هر چه سریعتر از قدرت کنار بکشد.
بسیاری از جمله جریان اپوزیسیون در اراضی اشغالی نیز با درک همین نکته بوده که خواستار کنار رفتن دولت نتانیاهو و برگزاری انتخابات زودرس در فلسطین اشغالی هستند.
۲. سرگیجه صدور حکمِ بازداشت بین المللیبه تازگی، یک بحران بسیار جدیِ دیگر علیه نتانیاهو ایجاد شده است. برخی منابع آگاه اعلام کرده اند که دیوان بین المللی دادگستری به احتمال فراوان خیلی زود حکم بازداشت بینالمللی بنیامین نتانیاهو و شمار دیگری از مقامهای ارشد صهیونیست را به دلیل ارتکاب به نسلکشی و کشتار مردم فلسطین، صادر خواهد کرد. منابع نزدیک به دولت نتانیاهو اعلام کرده اند که شخص نخست وزیر اسرائیل به شدت در این رابطه نگران است و از شرکای بین المللی صهیونیستها کمک خواسته تا مانع از تحقق این سناریو شوند.
اگر دیوان بین المللی دادگستری اقدام به صدور حکم بازداشت نتانیاهو کند که احتمال تحقق این سناریو کم نیست، باید نتانیاهو را یک مهره سوخته در جهان سیاست دانست. پس از صدور حکم مذکور، هزینههای هرگونه همکاری با نتانیاهو چه در صحنه سیاست داخلی اراضی اشغالی و چه در محیطهای منطقهای و بین المللی، به شدت افزایش خواهد یافت و رسوایی و بدنامی آن دامن هرکسی که با دولت نتانیاهو در تماس باشد را خواهد گرفت.
در این میان، حتی متحدان غربی نتانیاهو نیز راهی جز فاصله گرفتن از وی برای در امان ماندن از فشارهای افکار عمومی نخواهند داشت. تمام این معادلات میتواند روند سقوط سیاسی نتانیاهو را به شدت تسریع کنند.
۳. بن بست در جنگ غزهدر نهایت باید گفت که نتانیاهو به شدت در میدانهای جنگ غزه دچار بنبست شده است. او حقیقتا نمیداند که چه باید بکند. اگر ادعاهای دور و دراز نتانیاهو در مورد قدرت نظامی اسرائیل را یک طرف بگذریم و در طرف دیگر، ناتوانی ارتش اسرائیل و نهادهای اطلاعاتی آن در تحقق اهداف خود در این جنگ را نیز مد نظر داشته باشیم، متوجه میشویم که نتانیاهو و رژیم اشغالگر قدس در بحرانی بی پایان گرفتار شده اند.
در شرایط کنونی نیز، گمانه زنیهای مختلفی در مورد حمله قریب الوقوع ارتش اسرائیل به شهر رفح مطرح میشود. با این حال، سوال اصلی اینجاست که آیا در شرایطی که سیلی از اعتراضات علیه رژیم اسرائیل به ویژه در دانشگاههای آمریکا در جریان است و با توجه به شرایط نامساعد داخلی و بین المللی که نتانیاهو با آنها رو به رو است، رژیم اشغالگر قدس، از این ظرفیت برخوردار است که دست به یک جنایت بزرگتر بزنند و از تبعات مرگبار آن نیز در امان بمانند؟
صورتِ این معادله به قدری روشن است که به خوبی از سناریوهای تاریک پیش رویِ نتانیاهو و دولتش حکایت دارد.